
پسر عاشق خود را با الکل سوزاند
همزمان با مرگ پسر جوان بر اثر سوختگی شدید با الکل , دوست دختر وی هم که دچار سوختگی شده بود , مدعا شد که پسر جوان با ریختن الکل روی هر دو نفرشان عامل این اتفاق بوده است .
به نقل از ایران ; چند روز قبل , مرگ پسر جوانی بر اثر سوختگی به بازپرس جنایی پایتخت اعلام شد . بهدنبال اعلام این خبر , پژوهش ها آغاز شد و در بررسیهای اولیه مشخص و معلوم شد که ایمان , پسر ۲۴ ساله و دوست دخترش حدود ۵ روز قبل در حالی که دچار سوختگی شده بودند , به بیمارستان منتقل شدهاند ولی به خاطر اینکه درصد سوختگی ایمان بالا بود , او جان باخت .
صحبت های مادر ایمان
مادر ایمان در تحقیقات نخستین به مأموران گفت : پسرم ۵ سال قبل از شهرمان به تهران آمد و در خانهای واقع در غرب تهران مستقر بود . وی مغازه لوازم آرایشی دارد . چندی پیش یکی از دوستانش با من تماس گرفت و اظهارکرد که پسرم تصادف کرده و از ما خواست خودمان را به تهران برسانیم . البته ساعتی بعد دوباره با من تماس گرفت و این بار اظهارکرد که پسرم در گیر سوختگی شدهاست . بلافاصله خودمان را به تهران رساندیم پسرم در بیمارستان بستری بود ولی همیشه میگفت خوب میشوم و مشکلاتم را حل میکنم . فقط میدانم که مدتی است با دختری به نام المیرا دوست شدهاست .
دست نوشته عجیب
در بازرسی از خانه پسرجوان دست درگیری دختر وپسر نوشتهای پیدا شد که داخل آن المیرا و ایمان به هم تعهد داده بودند که هیچ وقت به یکدیگر خیانت نکنند و المیرا با مهریه ۱۴ سکه طلا به عقد ایمان دربیاید .
ولی همسایهها در پژوهش ها پلیسی از درگیری دختر و پسر جوان در طول روز حادثه خبر دادند و مدعی شدند وقتی که وارد خانه آنان شدند , ایمان و المیرا دچار سوختگی شده بودند که با اورژانس تماس گرفته و به بیمارستان منتقل شدهاند .
تهدید به مرگ توسط ایمان با الکل
المیرا که وی هم دراین ماجرا دچار سوختگی شده بود , بعداز بهبودی در تحقیقات ذکر کرد : دو سال قبل برای خرید لوازم آرایش به فروشگاه ایمان رفته بودم که با وی آشنا شدم . پس از مدتی دوستی متوجه شدم که از نظر روحی مشکل دارد . وی دست بزن داشت و چندین بار منرا کتک زده بود .
وی افزود
: یک سری باری از من خواستگاری کرد ولی هر بار به وی پاسخ منفی دادم و وقتی که او با پاسخ منفی من مواجه شد , آزار و اذیتهایش را بیشتر کرد . زمستان سال قبل به دوستیام با ایمان پایان دادم البته او دستبردار نبود و مدام پیام میفرستاد . روز حادثه هم به بهانه تولدم , مرا به خانهاش دعوت کرد اما فقط چند ساعت بعد دوباره دعوایمان شد . صدای سرو صدا ما , سبب شد مدیر ساختمان متوجه شود و زنگ خانه را به صدا درآورد . ولی ایمان گفت موضوع فردی است و به ناچار مرد میانسال رفت . وی مرا تهدید به مرگ کرده و گفته بود درصورتیکه با او ازدواج نکنم , من را به قتل میرساند و به عراق فرار می کند .
دختر جوان خاطر نشان نمود :
ایمان ظرف الکل دو لیتری که داخل منزل بود را روی خودش و من ریخت . فندک را کشید و هر دویمان آتش گرفتیم . با سر و صدای ما , همسایهها آمدند ولی قبلی از رسیدن آنان خودمان را خاموش کردیم . ۵ روزی که ایمان در بیمارستان بستری بود , همیشه از طریق پرستارها به من پیام میداد . چه بسا چند باری هم به من زنگ زد و پیامک داد و ابراز تاسف و بخشش کرد .
با بیانات دختر جوان , پژوهش ها در رابطه با این پرونده به دستور بازپرس ساسان غلامی از شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دارد .
https://mruz.ir/?p=218